عضو شويد



:: فراموشي رمز عبور؟

عضويت سريع

نام کاربری :
رمز عبور :
تکرار رمز :
موبایل :
ایمیل :
نام اصلی :
کد امنیتی :
 
کد امنیتی
 
بارگزاری مجدد
همه هست آرزویم که ببینم از تو رویی
تبادل لینک هوشمند : برای تبادل لینک ابتدا مارا با عنوان باب دل وآدرس http://babedel.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.

عنوان :
آدرس :
کد : کد امنیتیبارگزاری مجدد

RSS

Powered By
Rozblog.Com

جز تو کسی باب دل ما نشد

باب دل
توضیح عکس
باز باران بی بهانه ( جواد کنگرانی فراهانی )
یکشنبه 26 مهر 1394 ساعت 14:51 | بازديد : 1492 | نوشته ‌شده به دست یوسف | ( نظرات 1 )




باز باران بی بهانه

ميخورد بر سقف قلبم

يادم آرد نينوا را

دشت سرشار از بلا را

گردش خورشيد غمگين

گرم و خونين، لرزش طفلان نالان

زير تيغ و نيزه ها را...

می دود طفلی سه ساله

پر زناله

دل شکسته، پای خسته...

باز خونی قطره قطره می چکد از چوب محمل

يادم آرد سر به نيزه

غربت دخت علی را

باز باران بی بهانه

فصل خسته ماه غصه

يادم آرد تلخی يك عصر جمعه

من شكستم پير و خسته

تا بيايی غم گشايی

از دل و از جان خسته...


"الهی عجل لوليك الفرج"

 

جواد كنگرانی فراهانی



:: برچسب‌ها: جواد کنگرانی فراهانی , باز باران بی بهانه , مجموعه اشعار مهدوی , شعر محرم و امام زمان , شعر امام زمان و محرم , شعر محرمی , شعر آیینی , شعر مذهبی , شعر مهدوی , شعر برای صاحب الزمان ,
|
امتياز مطلب : 4
|
تعداد امتيازدهندگان : 25
|
مجموع امتياز : 122
:: ادامه مطلب ...
آسمان خم شده تا بوسه زند مویش را ( نغمه مستشار نظامی )
جمعه 24 مهر 1394 ساعت 16:23 | بازديد : 1347 | نوشته ‌شده به دست یوسف | ( نظرات 0 )




آسمان خم شده تا بوسه زند مويَش را

ماه ديده ست در آيينه ی وِی رويَش را

تشنه لب آمده آورده به قربانگاهت

گردن عاشق هفتاد و دو آهويَش را

لاله با ياد که از جام تهی می نوشد؟

چشم نرگس به که مديون شده سوسويَش را؟

آسمان مشک به دندان مهی خواهد داد

که زمين پل زده بر علقمه بازويَش را

خنجر و حنجره ی سبز! گلاب وگل سرخ!

ظهر خونين! به قيامت برسان بويَش را

ماه درکاسه ی خون، خون خدا در صحرا

آسمان خم شده تا بوسه دهد مويَش را


نغمه مستشار نظامی



:: برچسب‌ها: نغمه مستشار نظامی , آسمان خم شده تا بوسه زند مویش را , مجموعه اشعار مهدوی , شعر آیینی , شعر محرمی , شعر محرم و امام زمان , شعر مذهبی , شعر برای محرم , شعر امام زمان و محرم ,
|
امتياز مطلب : 5
|
تعداد امتيازدهندگان : 22
|
مجموع امتياز : 110
:: ادامه مطلب ...
وقتی تمام صاعقه ها را جنون گرفت ( حسین سنگری )
جمعه 24 مهر 1394 ساعت 15:51 | بازديد : 1194 | نوشته ‌شده به دست یوسف | ( نظرات 0 )

وقتی تمام صاعقه ها را جنون گرفت

طوفان وزيد و قافيه ها بوی خون گرفت

"تا گفتم السلام عليکم شروع شد"

قلب قلم تپيد و تلاطم شروع شد

آغاز روضه بود به نام خدا؛ حسين

شاعر نوشت اول اين روضه؛ يا حسين

خون جای اشک بر ترک گونه ها نشست

نام تو بر لب آمد و کوه از کمر شکست

نام تو بر لب آمد و دريا ز شرم سوخت

با جذر و مد نام تو صحرا ز شرم سوخت

نام تو بر لب آمد و کار از جنون گذشت

با تو به رقص آمده طوفان ميان دشت

نام تو بر لب آمد و بغض زمين شکُفت

نام تو بر لب آمد و شاعر به گريه گفت:

"باز اين چه شورش است که در خلق عالم است"

آمد ندا ز عرش که ماه محرّم است

 ***

ماه محرّم آمد و نبض زمان گرفت

قرآن بخوان به نيزه ی غم آيت شگفت

قرآن بخوان که صوت تو از حنجر خداست

"زين قصّه هفت گنبد افلاک پر صداست"

قرآن بخوان، جواب تو سنگ است پشت سنگ

قرآن بخوان به نيزه، به آواز سرخ رنگ

قران بخوان که سوز صدايت ستودنی است

قرآن بخوان به نيزه نگاهت سرودنی است

بر نيزه ها نگاه تو لبريز آفتاب

قرآن بخوان به لحن عطش ريز آفتاب

 ***

بر نيزه مثل حادثه تصوير می شوی

آيينه می وزد، وَ تو تکثير می شوی

از سمت و سوی مشرق دل های بی قرار

روزی هزار مرتبه تفسير می شوی

 ***

ای آشنای گمشده در اوج زخم ها

ای صيد دست و پا زده در موج زخم ها

امشب به خط نستِعَليقت کشيده ام

با زخم های سرخ و عميقت کشيده ام

در باور زمين شده ای يکّه تازتر

بر نيزه می شود سر تو سرفرازتر

 ***

دارند می برند به کابوس زخم هات

آنان که آمدند به پابوس زخم هات

پس حق بده که شاعر خسته چنين کشد

يک آسمان ستاره ی خون بر زمين کشد

داغ تو ماه را به زمين هم کشيده است

خورشيد و ماه را چه کس اين گونه ديده است؟

 ***

خورشيد و ماه با غم جانکاه می روند

شانه به شانه بر سر نی راه می روند

 

حسين سنگری



:: برچسب‌ها: حسین سنگری , وقتی تمام صاعقه ها را جنون گرفت , مجموعه اشعار مهدوی , شعر آیینی , شعر محرمی , شعر برای محرم , شعر برای محرم و امام زمان , شعر امام زمان و محرم , شعر مهدوی , شعر برای امام زمان , شعر برای صاحب الزمان , مهدی , منجی ,
|
امتياز مطلب : 5
|
تعداد امتيازدهندگان : 20
|
مجموع امتياز : 100
:: ادامه مطلب ...
در بند غیبت ( یوسف رحیمی )
دوشنبه 12 آبان 1393 ساعت 12:36 | بازديد : 2191 | نوشته ‌شده به دست یوسف | ( نظرات 0 )


سر می شود زمانه ولی بی تو غرق آه

جان مرا رسانده به لب بغض گاه گاه

سر رفته انتظار کسی که به ياد تو

می دوخت چشم حسرت خود را به سوی ماه

تو حاضری و ما همه در بند غيبتيم

يعنی نجاتمان بده از اين شب سياه

آقا علاج رو سيَهی چيست غير اشک؟

حالا به سوی روضه ات آورده ام پناه

ای ملجأ هميشه ی ابن سَبيل ها

جا مانده ام شبيه يتيمی ميان راه

يک دم بيا به خيمه ی ما، جان مادرت!

آتش بزن دل همه را با شرار آه

بايد شوی تسلی آن قلب مضطرب

آقا بيا که روضه رسيده به قتلگاه

يک جسم نيمه و جان و دوصد نيزه و سنان

يک لشکر حرامی و سردار بی سپاه

ناگه رسيد زينب کبری فراز تل

فرياد زد ز سوز جگر وا محمداه

« اين کشته ی فتاده به هامون حسين توست

اين صيد دست و پا زده در خون حسين توست »

 

يوسف رحيمی



:: برچسب‌ها: یوسف رحیمی , سر میشود زمانه ولی بی تو غرق آه , مجموعه اشعار مهدوی , شعر امام زمان و محرم , شعر مهدوی , شعر امام زمانی و محرم , شعر محرم , شعر مذهبی , شعر در وصف صاحب الزمان , شعر برای حضرت مهدی , شعر محرمی ,
|
امتياز مطلب : 5
|
تعداد امتيازدهندگان : 5
|
مجموع امتياز : 200
:: ادامه مطلب ...
حال به هم ریخته ( رضا رسول زاده )
دوشنبه 12 آبان 1393 ساعت 12:20 | بازديد : 2251 | نوشته ‌شده به دست یوسف | ( نظرات 0 )

اين من و هجر تو و حال به هم ريخته ام

رحم کن بر من و احوال به هم ريخته ام

منم آن عاشق جامانده ی روز عرفه

سر به زيرم سر اعمال به هم ريخته ام

آرزو داشتم امسال بيايم عرفات

گريه دار از غم هر سال به هم ريخته ام

هر دل آشفته پی هم نفسی می گردد

چند وقتی است به دنبال به هم ريخته ام

به گمانم که قرار است نبينم رويت

با غمت خورده رقم فال به هم ريخته ام

درد، بالاتر از اين نيست برايم انگار

دوری از توست در اقبال به هم ريخته ام

خوش به حال شهدايی که سبکبال شدند

به پريدن نرسد بال به هم ريخته ام

همه دلشوره ی من ماه محرم باشد

مادرت با خبر از حال به هم ريخته ام

به تو و گريه هنگام غروبت سوگند

فکر جدّ تو و گودال به هم ريخته ام

چه کنم دست خودم نيست دلم بی تاب است

وقت آوارگی قافله ی ارباب است

 

رضا رسول زاده



:: برچسب‌ها: رضا رسول زاده , این من و هجر تو و حال به هم ریخته ام , مجموعه اشعار مهدوی , شعر امام زمان , شعر امام زمان و محرم , شعر محرم و امام زمان , شعر مهدوی , شعر محرمی , شعر درباره صاحب الزمان , شعر برای حضرت مهدی ,
|
امتياز مطلب : 5
|
تعداد امتيازدهندگان : 5
|
مجموع امتياز : 190
:: ادامه مطلب ...
سایه ی پرچم ( حسن لطفی )
یکشنبه 11 آبان 1393 ساعت 21:07 | بازديد : 2037 | نوشته ‌شده به دست یوسف | ( نظرات 0 )

با غمت می خرم آقا خوشی عالم را

و به عالم ندهم تا به ابد اين غم را

چشم بر راه تو و روز نهم هم آمد

قسمتم كرد خدا سينه زدن با هم را

ريشه ی بيرقتان عزتمان بخشيده

از سرم باز مكن سايه ی اين پرچم را

دم من هست حسن بازدمم هست حسين

تا نفس هست نگير از نفسم اين دم را

نمك روضه ما را خود زينب داده

شور ما زنده كند خيل بنی آدم را

علم رايت العباس بلندم كرده

مادرت داده به من اين سند محكم را

مادرت جان مرا نذرعمو جانت كرد

حرمم بخش علاجی بكنی دردم را

 

 حسن لطفی



:: برچسب‌ها: حسن لطفی , با غمت می خرم آقا خوشی عالم را , مجموعه اشعار مهدوی , شعر امام زمان , شعر امام زمان و محرم , شعر امام زمانی و محرم , شعر محرمی , امام زمان و محرم , شعر مهدوی , شعر مذهبی , محرم , شعر محرم و امام زمان ,
|
امتياز مطلب : 5
|
تعداد امتيازدهندگان : 5
|
مجموع امتياز : 175
:: ادامه مطلب ...
ماه غم ( محمد بیابانی )
چهارشنبه 07 آبان 1393 ساعت 20:43 | بازديد : 2624 | نوشته ‌شده به دست یوسف | ( نظرات 0 )


ماه غم است و می کشی از سينه آه را

خم کرده است آه غمت قد ماه را

صاحب عزاترين عزادارها بيا

تا بر دلم نگاه کنی اين دو ماه را

سد گناه بسته به من راه اشک را

ضامن شو و بگو که نبندند راه را

تا اندکی شبيه تو باشيم اين دو ماه

بر تن نموده ايم لباس سياه را

عمريست دست چادر زهراست بر سرم

از من مگير سايه اين سرپناه را

گفتم حسين و اشک روی گونه ام چکيد

ديدم که پاک کرده ای از دل گناه را

آه از دل تو آه ز چشمان عمه ات

چشمی که ديده واقعه قتلگاه را

 

محمد بيابانی



:: برچسب‌ها: محمد بیابانی , ماه غم است و می کشی از سینه آه را , مجموعه اشعار مهدوی , شعر امام زمان و محرم , شعر محرمی , شعر محرم و امام زمان , شعر مهدوی , شعر مذهبی , شعر امام زمان , شعر برای امام زمان , محرم و امام زمان , شعر در وصف امام زمان ,
|
امتياز مطلب : 5
|
تعداد امتيازدهندگان : 5
|
مجموع امتياز : 185
:: ادامه مطلب ...
غفلت از دوست ( احسان محسنی فر )
چهارشنبه 07 آبان 1393 ساعت 19:57 | بازديد : 2387 | نوشته ‌شده به دست یوسف | ( نظرات 0 )

دوری از يار مرا بی سر و سامان کرده

مبتلايم به غم و غربت هجران کرده

سالها رفت و دلم طالب ديدار نشد

غفلت از دوست مرا سخت پشيمان کرده

در خور شأن کريمان نبُوَد راندن من

چشم‌هايم طمع دست کريمان کرده

هرچه با کرده ی خود خاطر او آزردم

در عوض او به گدا لطف فراوان کرده

جاودانه بشود خير ز عمرش بيند

هرکه ما را ز غم يار پريشان کرده

چه کسی خواست که سينه‌ زن جدّش باشم؟

چه کسی بود که اينگونه دعامان کرده؟

دست خالی ز عزاخانه ی آقا نرود

هرکسی را که خود فاطمه مهمان کرده

روضه‌ها فرصت خوبی است که ره گم نکنم

کسری سال مرا اين دهه جبران کرده

دلم اينگونه اگر شور محرّم دارد...

هرچه کرده نمک ذکر (حسين‌جان ) کرده

 

احسان محسنی فر



:: برچسب‌ها: احسان محسنی فر , دوری از یار مرا بی سر و سامان کرده , مجموعه اشعار مهدوی , اشعار امام زمان , شعر محرمی و امام زمان , شعر محرم و امام زمان , شعر مهدوی , شعر مذهبی , شعر امام زمان و محرم , امام زمان و محرم , شعر امام زمانی , شعر محرمی , شعر برای صاحب الزمان ,
|
امتياز مطلب : 5
|
تعداد امتيازدهندگان : 6
|
مجموع امتياز : 155
:: ادامه مطلب ...
شاه شهیدان ( محمد فردوسی )
چهارشنبه 07 آبان 1393 ساعت 19:43 | بازديد : 1922 | نوشته ‌شده به دست یوسف | ( نظرات 0 )

از فراقت چشم هايم غرق باران می شود

عاشق هجران کشيده زود گريان می شود

درد غفلت يک طرف ، درد جدايی يک طرف

مشکلاتم يک به يک دارد فراوان می شود

از خودم ناراضی ام از بس که دنيايی شدم

دل اگر شد جای غير از يار، ويران می شود

داروی اين درد بی درمان فقط در دست توست

درد من با بوسه بر پای تو درمان می شود

يابن الزهرا چاره ای کن مرگ دارد می رسد

آفتاب روی تو پس کی نمايان می شود؟

خوش به حال نوکری که پاک و بی آلايش است

اين چنين شخصی در آغوش تو مهمان می شود

هر که از فعل حرام و شُبهه دوری می کند

مورهم باشد اگر، روزی سليمان می شود

سربلند از امتحان عاشقی آيد برون

عاشقی که همّت وصلش دو چندان می شود

کوری چشم حسودانی که طعنه می زنند

عاقبت می آيی و دنيا گلستان می شود

جزء بکّائين شدی با گريه بر جدّت حسين

اشک می ريزی و قلبت بيت الاحزان می شود

هر کسی که مُنکِر گريه برای جدّ توست

شک ندارم تغذيه از دست شيطان می شود

تا نفس در سينه ام باقی ست گريه می کنم

گريه ام خرج غم شاه شهيدان می شود

 

محمد فردوسی



:: برچسب‌ها: محمد فردوسی , از فراقت چشم هایم غرق باران میشود , مجموعه اشعار مهدوی , شعر امام زمان , شعر محرمی , شعر محرمی و امام زمان , شعر مهدوی , شعر مذهبی , شعر محرم و امام زمان , شعر در وصف صاحب الزمان , محرم و امام زمان , شعر برای امام زمان ,
|
امتياز مطلب : 5
|
تعداد امتيازدهندگان : 5
|
مجموع امتياز : 140
:: ادامه مطلب ...