پنهان شده
ای از نظر مردم دنیا !
در مردمِ
چشمان منی ای همه پیدا
تو وارث
محبوب ترین خلق خدایی
از آدم
صوفی شده تا احمد والا
یکبار فقط
کعبه شکوفید و عیان شد
آیینه ی
پیغمبری و حضرت مولا
پی در پی
هم ریخته در ساغر دنیا
خُمخانه ی
بر پا شده از عترت زهرا
سالار
جوانان بهشت اند حسن ها
سجادترین
ساجدِ سجاده ی طاها
هم صادق و
هم کاشف و هم باقر علم اند
عالَم زده
زانوی ادب پیش همین ها
غیظ آیه ی
صبر است در اندیشه ی کاظم
سلطان
سریری ز رضا ، ضامن و ماوا
از جود و
کرم های جواد و ره هادی
تا باب
بلند اخترِ این گنبد مینا
ای سرو
رشیدی که هم اندازه ی عشقی
ای جوهره ی
هستی و ای صاحب فردا
رضا
محمدصالحی