در بادها
گم کردهام آوازهايم را
پروانههای
در خيال تو رهايم را
در جاده ای
آواره ماندم که نمی دانم
سمت کدامين
سمت خواهد بُرد پايم را
تنهای تنها
ماندهام در بين آدمها
در خود
خلاصه کردهام جغرافيايم را
تو با منی،
روشن تر از هر صبح می بينم
پايان شب های
سياه ماجرايم را
من زندهام
هرچند پابند زمين هستم
هرچند خط
زد آسمان پروازهايم را
پيراهنی
تاريک پوشيده اگر چه مرگ
دنيای من
هرگز نمی بيند عزايم را
پابسته ی
خاکم، ولی تا می گشايم دست
به آسمان ها می رسانم هر دعايم را
روزی که هرچه
کوه با من گرم تکرارست
زيباترين
فرياد جاری در صدايم را
روزی که می آيی
و من با شاخه ای لبخند
تقديم
خواهم کرد به تو چشم هایم را
می آيی و
دنيا به باور می رسد من را
وقتی به
کرسی می نشانم ادعايم را
امير اکبرزاده
:: برچسبها:
امیر اکبر زاده ,
در بادها گم کرده ام آوازهایم را ,
مجموعه اشعار مهدوی ,
شعر امام زمان ,
شعر برای حضرت مهدی ,
شعر مهدوی ,
شعر مذهبی ,
شعر امام زمانی ,
شعر در وصف صاحب الزمان ,
شعر برای امام زمان ,
سایت باب دل ,
باب دل ,
شعر برای صاحب الزمان ,
|
امتياز مطلب : 5
|
تعداد امتيازدهندگان : 5
|
مجموع امتياز : 165