ای لعل
نازنینت چون آب زندگانی
تا کی به
ابر غیبت از دیده ها نهانی
هجر و غم
فراقت از جان نموده سیرم
بر دوش ما
نهادی باری باین گرانی
در آتش
فراقت سوزم ز اشتیاقت
دستم چرا
نگیری با آنکه میتوانی
باد صبا تو
هر دم چون میرسی بکویش
از ما چرا
سلامی بر او نمیرسانی
در انتظار
امرت بیمار و زار گشتم
بر حالتم
نظر کن با چشم مهربانی
یک عمر
سوختم من در انتظار رویت
با درد
انتظارت سخت است زندگانی
از غیبت
جمالت تاریک گشته عالم
کن چهره
آشکارا جانا تو ناگهانی
مرحوم سید
اسماعیل شرفی
:: برچسبها:
سید اسماعیل شرفی ,
مجموعه اشعار مهدوی ,
شعر درباره امام زمان ,
اشعار مذهبی ,
شعر برای امام زمان ,
شعر عاشقان مهدی ,
منجی ,
مهدی موعود ,
|
امتياز مطلب : 5
|
تعداد امتيازدهندگان : 6
|
مجموع امتياز : 294