چشم
آلوده کجا، ديدن دلدار کجا
دل
سرگشته کجا وصف رخ يار کجا
قصه
ی عشق من و زلف تو ديدن دارد
نرگس
مست کجا همدمی خار کجا
سرّ
عاشق شدنم لطف طبيبانه توست
ور
نه عشق تو کجا اين دل بيمار کجا
منّتی
بود نهادی که خريدی ما را
رو
سيه برده کجا ميل خريدار کجا
هر
کسی را که پسندی بشود خادم تو
خدمت
شاه کجا نوکر سربار کجا
کاش
در نافله ات نام مرا هم ببری
که
دعای تو کجا عبد گنهکار کجا
مِهر
من گر که فتد در دل تو می فهمم
شهد
ديدار کجا دوری از يار کجا
به
خدا چون دل زهرا نگران است دلم
يک
شه تشنه لب و لشگر بسيار کجا
کاش
زينب نرسد کوفه بدون تو حسين
زينب
خسته کجا کوچه و بازار کجا
ياد
گيسوی رقيه جگرم می سوزد
دست
عباس کجا پنجه ی اغيار کجا
قاسم
نعمتی