عضو شويد



:: فراموشي رمز عبور؟

عضويت سريع

نام کاربری :
رمز عبور :
تکرار رمز :
موبایل :
ایمیل :
نام اصلی :
کد امنیتی :
 
کد امنیتی
 
بارگزاری مجدد
همه هست آرزویم که ببینم از تو رویی
تبادل لینک هوشمند : برای تبادل لینک ابتدا مارا با عنوان باب دل وآدرس http://babedel.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.

عنوان :
آدرس :
کد : کد امنیتیبارگزاری مجدد

RSS

Powered By
Rozblog.Com

جز تو کسی باب دل ما نشد

باب دل
توضیح عکس
دستم چرا به گوشه ی دامان نمی رسد ( محمد فردوسی )
چهارشنبه 06 دی 1391 ساعت 19:14 | بازديد : 1693 | نوشته ‌شده به دست یوسف | ( نظرات 0 )

دستم چرا به گوشه ی دامان نمی رسد؟!

پايم چرا به خيمه ی جانان نمی رسد؟!

در طول عمر، درد زيادی چشيده ام

دردی به تلخی غم هجران نمی رسد

ناز طبيب، درد دلم را زياد کرد

اين گونه شد که نسخه ی درمان نمی رسد

هر صبح جمعه ندبه کنان ناله می زنم

آتش به گرد اين دل سوزان نمی رسد

پايان هفته تازه شروع غم من است

اين زلف پيچ خورده به سامان نمی رسد

شيطان ... هوی ... هوس ... دل آلوده ... آه آه

آيا کسی به داد جوانان نمی رسد؟!

با اين همه معاصی و غفلت عجيب نيست

يوسف اگر به وادی کنعان نمی رسد

در قعر چاه نفس بد انديش گم شدم

پيغام من به سوی تو آسان نمی رسد

گرد و غبار آينه هم بی دليل نيست

طوفان نفس بی تو به پايان نمی رسد

تخريب گنبد و حرم و نبش قبرها

کار قبيحی است، به اذهان نمی رسد

هر آن کسی که حرمت اجداد تو شکست

در حيرتم چرا به لبش جان نمی رسد؟!

ای منتقم بيا و بگير انتقام را

يعنی درآر تيغ ميان نيام را


محمد فردوسی




:: برچسب‌ها: محمد فردوسی , مجموعه اشعار مهدوی , شعر درباره امام زمان , اشعار مذهبی , مهدی , شعر در وصف صاحب الزمان , اشعار مهدوی , شعر امام زمان , شعر عاشقان مهدی , دستم چرا به گوشه ی دامان نمی رسد , شعر آیینی , شعر مهدوی ,
|
امتياز مطلب : 5
|
تعداد امتيازدهندگان : 5
|
مجموع امتياز : 115
مي توانيد ديدگاه خود را بنويسيد

کد امنیتی رفرش