هزار
آيينه می رويد، به هر جا می نهی پا را
همين
قدر از تو می دانم : هوايی کرده ای ما را
سحرمی لغزد از سر شانه هايت تا بياويزد
به
گرد بازوانت باز، بازوبند دريا را
ميان
چشم هايت ديده ام قد می کشد باران
وَ
اندوهی که وسعت می دهد بی تابی ما را
شمردم
بارها انگشتهايم را، بگو آيا -
از
اول بشمرم بر روی چشمم می نهی پا را؟
من
از طعم دو بيتی های باران خورده لبريزم
کنار
اشک هايم می شود آويخت دريا را
شب
و آشفتگی با دستهايت مي خورد پيوند
زمين
گم می کند در شيب سرگردانيّت ما را
تمام
راه پُر می گردد از آوای سرشارت
وَ
باران می تکاند اشتياق اطلسی ها را
منصوره
نيک گفتار
:: برچسبها:
منصوره نیک گفتار ,
هزار آیینه می روید به هر جا می نهی پا را ,
مجموعه اشعار مهدوی ,
شعر درباره امام زمان ,
اشعار مهدوی ,
اشعار مذهبی ,
شعر امام زمان ,
اشعار در وصف امام زمان ,
شعر مهدوی ,
شعر برای حضرت مهدی ,
|
امتياز مطلب : 5
|
تعداد امتيازدهندگان : 5
|
مجموع امتياز : 320