باران لحظه
های پر از خشکـسالـیَم!
احساس آبی
غزلِ احتمالـیَم!
در این
اتاق یک - دو- سه متری م ، دلخوشم
با رنگ
آسمانی ِ گلهای قالـیَم
تا کی صدای
آمدنت طول می کشد؟
پیغمبر قبیله!
امام اهالـیَم!
وقتی غروب
می شود و گریه می کنی
آیا نمی
شود به نگاهت بـمالـیَم
دنبال
ارتفاع ِ خودم آمدم، اگر
اطراف گیوه
های تو در این حوالـیَم
ای رمز
جدول همه ی "جمعه نامه ها "
تنها جواب
آینه های سوالیم!
یک روز هم
اذان ترا پخش می کنند
از پشت بام
حنجره های بلالـیَم
تو لهجه ی
زبان خدایی و من ولی
از پایه ریزهای زبانهای لالیم
حالا کنار
چشم تو لکنت گرفته ام
من
دوستدالمت تو بگو دوست دالیم ؟
علی اکبر لطیفیان