شب شد و
دريا باز هم رو سوی ساحل می کند
سرکش ترين
امواج را تقديم اين دل می کند
در های و
هوی کوچهها مردی ز دريا می رسد
قانون اين
مرداب را با موج باطل می کند
شمشير در
دستان او، عشق است در چشمان او
در قلب
طوفان زاد من آهسته منزل می کند
جان مونس
تن می شود ترديد روشن می شود
وقتی در
اين گرد و غبار آيينه نازل می کند
در انتظارش
ماندهام ، دل را به دريا دادهام
می آيد و
بغض مرا با گريه کامل می کند
فاطمه
ياوری
:: برچسبها:
فاطمه یاوری ,
شب شد و دریا باز هم رو سوی ساحل می کند ,
مجموعه اشعار مهدوی ,
شعر امام زمان ,
شعر برای حضرت مهدی ,
شعر مهدوی ,
شعر مذهبی ,
شعر امام زمانی ,
شعر برای امام زمان ,
شعر در وصف امام زمان ,
شعر عاشقان مهدی ,
شعر در وصف صاحب الزمان ,
مهدی ,
منجی ,
|
امتياز مطلب : 5
|
تعداد امتيازدهندگان : 5
|
مجموع امتياز : 160